دلم هر جمعه در تب و تاب است / عاشقانه بي قرار دلبر است، گفتم جمعه شود پايان غمم / جمعه رفت وباز چشمم به راه است
 
 
 
 
 
 
 
کدام جمعه دعا مستجاب خواهد شد / سوار صاعقه پا در رکاب خواه شد، کدام جمعه ز عطر بهشتي گل ياس / بهارغرق شميم گلاب خواهد شد
 
 
 
 
 
 
 
ميسوزم از فراقت روي از جفابگران / هجران بلاي ما شد يا رب بلا بگردان
 
 
 
 
 
 
 
در وادي انتظار زمان را بنگر که چگونه از هجر تو همچون شمع ذره ذره آب ميگردد، کي مي آيي که قطره ها به دريا بپيوندند؟ خيبر گشاي فاطمه(س) کي مي آيي؟
 
 
 
 
 
 
 
اي غايب از نظر به خدا مي سپارمت / جانم بسوختي و به جان دوست دارمت
 
 
 
 
 
 
 
آقاي جمعه هاي غريبي ظهور کن / دل را پر از طراوت عطر حضور کن، يک گوشه از جمال تو يعني تمام عشق / يک دم فقط بيا و از اينجا عبور کن
 
 
 
 
 
 
 
براي آمدنت انتظار کافي نيست / دعا و اشک و دلي بي قرار کافي نيست، تمامي هر چه شراب است غير چشمانت / براي مستي چشمي خمار کافي نيست
 
 
 
 
 
 
 
دوباره جمعه شد يارم نيومد / خدايا يار ما از در نيامد، نگار بي قرينه کي مي آيي / سحرخيز مدينه کي مي آيي
 
 
 
 
 
 
 
کاش از دلبر نشاني داشتيم / بر سر کويش مکاني داشتيم، از براي مهدي صاحب الزمان / کاش در دل جمکراني داشتيم ...... تعجيل در ظهور آقا صلوات ......
 
 
 
 
 
 
 
عمريست که از حضور او جا مانديم / در غربت سرد خويش تنها مانديم، او منتظرست تا که ما برگرديم / ماييم که در غيبت کبري مانديم ...... التماس دعا عزيزان ......
 
 
 
 
 
 
 
هنوزم انتظارو انتظار است / هنوزم دل به سينه بيقرار است، هنوزم خواب ميبينم به شبها / همان مردي که بر اسبي سوار است، همان مردي که آيد جمعه روزي / و اين پايان خوب انتظار است
 
 
 
 
 
 
 
روزي در برگه تقويم خواهند نگشت : تعطيل رسمي ـ روز ظهور حضرت ولي عصر
 
 
 
 
 
 
 
صحبتي شد که خدايا باب نجاتي بفرست / تلخي دائفه را شاخه نباتي بفرست، ميرسد با علم سبز امامت بر دوش / از چه خاموش نشستي صلواتي بفرست
 
 
 
 
 
 
 
از عشق تو گفتيم و نمک گير شديم / تا ساحل چشمان تو تکثير شديم، گفتند غروب جمعه خواهي آمد / آنقدر نيامدي که ما پير شديم
 
 
 
 
 
 
 
هر کجا سلطان بود، دورش سپاه و لشگر بود / پس چرا سلطان خوبان بي سپاه و لشگر است، با خبر باشيد اي چشم انتظاران ظهور / بهترين سلطان عالم از همه تنهاتر است .... الهم عجل لوليک الفرج ......
 
 
 
 
 
 
 
ما معتقديم که عشق سر خواهد زد / بر پشت ستم کسي تير خواهد زد،سوگند به هر چهارده آيه نور / سوگند به زخم هاي سرشار غرور، آخر شب سرد ما سحر مي گردد / مهدي به ميان شيعه برميگردد...

 
 


برچسب‌ها: <-TagName->

صفحه قبل 1 صفحه بعد